و من اللیل فتَهَجَّد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا
و پاسی از شب را برای برپایی نافله شب (افزون بر دیگر واجبات، از خواب) برخیز؛ امید است که پروردگارت تو را به مقام محمود رساند».
واژه تهجد همخانواده هجود است. هجود به معنی خواب است و تهجد (از باب تفعل) بنابر نظر بسیاری از اهل لغت به معنای بیداری پس از خواب برای عبادت و اقامه نماز است.
کلمه «نافله» نیز از ماده «نفل» به معنای زیادی میباشد.
پس متهجد کسی است که از خواب شبانه برای بپاداشتن نماز شب که افزون بر نمازهای واجب است برخیزد.
همه مفسران بر این باورند که این آیه درباره پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) است. ای محمد برای برپایی نماز شب که زیادی بر واجبات بر تو واجب است پاسی از شب را بیدار باش.از امام صادق(علیهالسلام) نیز روایت است که نماز شب بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) واجب بود.
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد
در راه عزیزیست که با آمدنش
هر قطبنما قبله نما خواهد شد.
به دنبال که دستی سایبان بر ابروان داری؟
زمین تنهاست تنها... ای که بوی آسمان داری
نشستی پشت درهای جهان با خنده ای بر لب
دو کندوی عسل در چشم های مهربان داری
جهان تا در مدار چشم های توست می گردد
تو از پایان سرگردانی عالم نشان داری
فراهم کن جهانی تار و پودش مخمل و رویا
به شمشیری که از عهد عتیق باستان داری
عبدالجبار کاکایی
زان می که حیات جاودانی است بخور سرمایه لذت جوانی است بخور
سوزنده چو آتش است لیکن غم را سازنده چو آب زندگانی است بخور
زدست دیده و دل هر دو فریاد* * که هرچه دیده بیند دل کند یاد
فروبندم دوچشمم را ز اغیار * * بدون خنجری دل گردد آزاد
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده است
این دسته که بر گردن او می بینی
دستی است که بر گردن یاری بوده است
خیام
برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران
خیام
- وقت سحر است خیز ای طرفه پسر
پر باده لعل کن بلورین ساغر
کاین یکدم عاریت در این کنج فنا
بسیار بجویی و نیابی دگر
خیام نیشابوری